به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از سرنگونی « معمر قذافی»، لیبی در خشونت بین نیروهای رقیب، شبه نظامیان و نیروهای جهادی گرفتار شده است. تاکنون تلاش های میانجی گرایانه سازمان ملل متحد برای دستیابی به صلح بین طرفین با شکست همراه بوده است. بسیاری از بازیگران خارجی بر اساس منافع اقتصادی و امنیتی خود از جناح های مختلف حمایت و پشتیبانی می کنند.
لیبی در یک موقعیت استراتژیک در سه راه آفریقا، خاورمیانه و اروپا واقع شده است. با گسترش آشوب و ناامنی، لیبی به مکانی برای احیای گروه های افراطی از جمله داعش تبدیل شده و چالش ورود پناهندگان به کشورهای اروپایی را با پیچیدگی بیشتری همراه کرده است. اما به جای حل و فصل اختلافات؛ بازیگران خارجی با ارائه حمایت های مالی، مزدور و تسلیحاتی به جناح های متخاصم زمینه تشدید درگیری ها و تنش را در بحران لیبی فراهم کرده اند. دستیابی به صلح پایدار در لیبی مستلزم مشارکت سازنده تمام بازیگرانی است که در آینده لیبی سهم خواهند داشت.
در بحران لیبی بازیگران زیادی حضور دارند که اهداف متفاوت و متضادی دارند. فائز السراج عمدتا از سوی کشورهای ترکیه، قطر و ایتالیا از یک سو و ارتش ملی لیبی به رهبری ژنرال خلیفه حفتر از سوی مصر، امارات متحده عربی، روسیه، عربستان سعودی، اردن و فرانسه از سوی دیگر حمایت و پشتیبانی می شوند. اکنون بزرگترین چالش این است که چگونه این مدعیان داخلی و خارجی را برای دستیابی به لیبی صلح آمیز، امن و مرفه جمع کنیم؟ در این مسیر برای کشورهای اروپایی، آفریقایی و مدیترانه که در همسایگی لیبی قرار دارند اجتناب از خطرات امنیتی بسیار مهم است و این امر چشم انداز توسعه انرژی و منافع تجاری لیبی در پسادرگیری را افزایش می دهد.
پس از پیروزی های مستمر خلیفه حفتر، مداخله نظامی ترکیه در لیبی از طریق استقرار هواپیمای بدون سرنشین، سامانه های ضد هوایی و کمک های آموزشی و تجهیزاتی در حمایت از فائز السراج توانسته شکست های بزرگی را به خلیفه حفتر تحمیل کند. بنا به گفته احمد معیتیق، معاون نخستوزیر دولت وفاق ملی لیبی، همکاری بین آنکارا و طرابلس موازنه قوای جنگ داخلی لیبی را تغییر داده است. به نظر می رسد فرماندهان ارتش و افسران اطلاعاتی ترکیه در مرکز عملیات آکادمی نظامی میتیگا در نزدیکی طرابلس نقش تعیین کننده ای ایفا می کنند. بنابراین بدون حضور و مداخله گری ترکیه، لیبی به راحتی تحت سیطره خلیفه حفتر و تحت حوزه نفوذ روسیه قرار می گرفت. به این ترتیب کمربند روسیه بر دریای مدیتیرانه روبروی اروپا، افریقای شمالی و صحرای آفریقا تحکیم می شد.
روسیه همچنان مصمم است تا خلا استراتژیک خروج آمریکا و اروپا را از منطقه پر کند و بر پایگاه دریایی سواحل لیبی در مالت، ایتالیا و در مجاورت مصر مسلط شود. اگر این اتفاق رخ دهد مرحله بعدی ممکن است استقرار توانمندیهای ضد-دسترسی آنکارا در آنجا باشد. روسیه در لیبی از خلیفه حفتر خواسته تا در شرق این کشور یک پایگاه نظامی ایجاد کند چشم اندازی که برای جبهه جنوبی اروپا یک نگرانی امنیتی بزرگی خواهد بود. ناتو به صورت جدی نگران چنین امکانی است و به نظر می رسد که آن ها خواهان پیروزی فائز السراج بر خلیفه حفتر هستند. اخیراً گمانه زنی هایی مبنی بر اینکه روسیه و ترکیه ممکن است در مورد مناقشه لیبی به توافقاتی دست یابند و این امر سناریوی بازتولید همکاری های روسیه و ترکیه در سوریه می باشد جایی که رجب طیب اردوغان و ولادیمیر پوتین خواهان مدیریت تضاد منافع هستند.
اروپا و آمریکا هم اکنون تماشاچی هستند
در حالی که وزارت امور خارجه و پنتاگون به صورت لفظی از دولت قانونی سراج حمایت می کنند، اما کاخ سفید بارها در مواضع متناقض از خلیفه حفتر در درگیری ها حمایت کرده است. ایالات متحده آمریکا تصاویری را منتشر کرد که نشان می داد جنگنده های روسی در لیبی برای حمایت و پشتیبانی از گروه واگنر و خلیفه حفتر فعالیت می کنند. علاوه بر این، واشنگتن روسیه را متهم کرد که ده ها جنگنده در پایگاه های شرق لیبی که از گروه واگنر پشتیبانی هوایی می کند مستقر کرده است. اتحادیه اروپا با شکاف عظیمی در بحران لیبی روبرو شده است. فرانسه با وجود ادعای بی طرفی از خلیفه حفتر حمایت و با اقدامات آنکارا علنا مخالفت می کند. ایتالیا از دولت طرابلس حمایت می کند زیرا شرکت نفت و گاز ایتالیایی «انی» منافع هیدروکربنی قابل توجهی در بحران لیبی دارد. اتحادیه اروپا تاکنون نتوانسته در بحران لیبی رویکرد جامع و یکپارچه اتخاذ کند.
امارات متحده عربی و عربستان سعودی به صورت قابل توجهی از خلیفه حفتر حمایت هوایی، تسلیحاتی و مالی می کنند. عبدلفتاح السیسی رهبر مصر تهدید کرد که در صورت تصرف بندر استراتژیک و پایانه مهم نفی سیرته، به لیبی مداخله نظامی خواهد کرد. مراکش، تونس، الجزایر و سایر کشورهای همسایه جنوب با توجه به خطر درگیری شدید مواضع بی طرفی اتخاذ کرده اند.
همه برای صلح لازم هستند
با توجه به نیاز لیبی به بازسازی پس از پایان درگیری، حدود 150 میلیارد دلار منابع مالی نیاز است و این فرصت های قابل ملاحظه ای برای شرکت های بین المللی ایجاد می کند تا بتوانند در بازسازی کشور آفریقای شمالی نقش قابل توجهی ایفا کنند. بنابراین، گروه های تجاری داخلی و خارجی نیز احتمالاً درگیر حل و فصل مناقشات و متعاقب آن بازسازی خواهند شد. دو کشور روسیه و ترکیه در حل و فصل اختلافات داخلی لیبی می توانند نقش مهم تری ایفا کنند. با این حال، هرگونه توافق برای پایان دادن به بحران لیبی نیازمند حمایت از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و سایر کشورهای همسایه خواهد بود. برای جلوگیری از تداوم درگیری، تفرقه و بحران در لیبی، بازیگران خارجی باید هماهنگی لازم را انجام دهند تا طرفین رقیب در لیبی به سر میز بیایند و شرایطی را برای یک توافق بلند مدت ایجاد کنند تا به نفع مردم لیبی باشد. ایجاد لیبی امن و با ثبات یک عامل ضروری برای بازسازی و سرمایه گذاری و مهم تر راه اندازی تولید نفت به سطح قبل از جنگ می باشد.